خدمات سیدعبدالرحیم خلخالی در سپهر فرهنگی و ادبی کشور فراموش نشدنی است
زعفر احدزاده، نویسنده کتاب «سیدعبدالرحیم خلخالی؛ بزرگمرد عرصه فرهنگ و ادب کشور»، در گفت و گو با ایسنا، در معرفی خلخالی گفت: سید عبدالرحیم خلخالی فرزند سید مومن، در سال ۱۲۹۰ هجری قمری، مصادف با سال ۱۲۵۰ و ۱۲۵۱ خورشیدی در روستای زاویه سادات شهر خلخال متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به رشت رفت و چندین سال را به فراگیری زبان عربی، ادبیات فارسی، منطق و فلسفه سپری کرد. در حدود سال ۱۲۸۴ هـ.ش. به تهران رفت تا به شکل گیری انقلاب مشروطه کمک کند.
وی افزود: خلخالی از پاییز ۱۲۸۶ تا بهار ۱۲۸۷ هـ.ش. با سید محمدرضا مساوات شیرازی که سردبیر روزنامه اثرگذار مساوات از روزنامههای مهم دوران انقلاب مشروطه بود همکاری میکرد و در پاییز ۱۲۹۴ هـ.ش. انتشار مجله علمی، ادبی و اخلاقی پروین را آغاز کرد. او در آن زمان کتابفروشی خلخالی را هم اداره میکرد.
مدیر انتشارات نیکان امروز ادامه داد: پس از آن که محمدعلیشاه مجلس را به توپ بست و شروع به دستگیری و اعدام مشروطهخواهان سرشناس کرد، خلخالی همراه با تقیزاده، علیاکبر دهخدا، محمدعلی تربیت، امیرحشمت و میرزامحمود صراف (پدر ابوالحسن علوی و بزرگ علوی) به سفارت بریتانیا در تهران پناه برد. خلخالی به شهر خودش یعنی خلخال تبعید شد و از آنجا به قفقاز رفت. در قفقاز مدتی پیش عبدالرحیم طالبوف یکی از نظریهپردازان پیشگام مدرنیزاسیون و ناسیونالیسم ایران ماند. در سال ۱۲۸۸ هـ.ش، خلخالی از طریق عشقآباد به رشت رفت و به مشروطهخواهان این شهر پیوست که در حال بسیج نیرو برای احیای مشروطه بودند. او را به همدان فرستادند تا فعالیتهای مشروطهخواهان این شهر را با رشت هماهنگ کند. پس از فتح تهران به دست مشروطهخواهان، خلع محمدعلیشاه از پادشاهی و تشکیل مجلس شورای ملی دوم، خلخالی به تهران برگشت و به عنوان یکی از چهرههای برجسته حزب دموکراتیک در معاونت دیوان محاسبات و سرپرست دیوان محاسبات مشغول کار شد.
این نویسنده و پژوهشگر در ادامه بیان کرد: خلخالی پس از گذراندن ۲۸ ماه در تبعید در سال ۱۲۹۶، فعالیت سیاسیاش را در میان دموکراتها ادامه داد. در این دوران، روسیه تزاری در حال فروپاشی و جمهوری سوسیالیستی شوروی در حال ظهور بود و این امر، برای فرقه دموکرات ایران که در پی تبعید رهبرانش در دوران جنگ جهانی اول دورهای از فترت را گذرانده بود، دریچه امیدی به نظر میرسید. خلخالی چندین بار تلاش کرد تا با ایراد سخنرانی و سازماندهی تجمعهای مختلف در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی در تهران اکثریت کرسیها را برای همفکرانش به دست بیاورد اما دشمنیهای میانگروهی و روزافزون، مانع تشکیل یک دولت مستقل توسط دموکراتها شد.
احدزاده با اشاره به اینکه خلخالی سالیان سال از عمر گرانمایه خود را صرف زنده کردن آثار تاریخی و ادبی کرده و نسخههای نفیسی از کتابهای فارسی را با بهترین شکل به چاپ رسانده است، در خصوص اهتمام او در انتشار کتب ماندگار و مرجع تصریح کرد: خلخالی برای امرار معاش و داشتن مکانی برای برگزاری جلسات، دوباره کتابفروشیاش را در خیابان ناصریه تهران این بار با نام کاوه فعال کرد که پاتوق همیشگی دموکراتها، ادبا و روشنفکران از جمله مجتبی مینوی، شیخ احمد سیگاری و سیدمحمد کمرهای بود که پس از مرگ خلخالی این کتابفروشی توسط پسر او، شمسالدین، با نام کاوه نو ادامه یافت.
وی ادامه داد: خلخالی در دوره رضاشاه، خود را وقف فعالیت های ادبی کرد و از نویسندگان دوهفتهنامه ادبی طوفان به سردبیری محمد فرخی یزدی بود. کتاب سیاستنامه یا سیرالملوک اثر خواجه نظامالملک را تصحیح و منتشر کرد، ادب الوجیز للولد الصغیر اثر عبدالله ابن مقفع، به یکدیگر محبت کنید لئوتولستوی؛ شارل و عبدالرحمن اثر جرجی زیدان و داستان خونین یا سرگذشت برمکیان ترجمه و چاپ کرد، و در چاپ کتاب های؛ انیسالاعلام فی نصرةالاسلام، در تبیین برتری اسلام بر دیگر مذاهب و حقانیت آن در میان ادیان؛ بیانالادیان، فرهنگ اسدی؛ حَدَایِقُ السِّحر فِی دَقَایِق ِالشِّعر، المرقاة یا الخلاص ابوعبدالله حسین بن ابراهیم بن احمد نطنزی، معالم العلماء و.. مساعدت و حمایت های لازم را انجام داد.
احدزاده با بیان اینکه نقطه اوج و درخشان خدمات همیشه ماندگار فرهنگی و ادبی خلخالی تصحیح دیوان و چاپ دیوان حافظ در سال ۱۳۰۶ برای اولین بار در کشور بود که مقدمه ای شد برای چاپ های بعدی شد، اظهار کرد: این تصحیح بر اساس یکی از قدیمیترین نسخه دست نویس دیوان حافظ که متعلق به ۱۴۲۴ میلادی یعنی فقط ۳۵ سال پس از مرگ شاعر است انجام شده است و تا سال ۱۳۲۰ معتبرترین نسخه منتشرشده از دیوان حافظ محسوب میشد و پس از آن محمد قزوینی و قاسم غنی تصحیح خود را بر مبنای دیوان حافظ خلخالی منتشر کردند. خلخالی در سال ۱۳۲۰، یکسال قبل از مرگش، حافظنامه را در تهران منتشر کرد که به بررسی زندگینامه حافظ، اشعار او، اشعار متعددی که از سوی شاعران دیگر به دیوان او اضافه شده، و مقایسه شعر حافظ با شعر دیگر شعرا میپرداخت. محمد قزوینی در متنی که پس از مرگ خلخالی نوشت و در مجله یادگار به چاپ رسید، از این اثر خلخالی تجلیل کرد. در سال ۱۳۶۹، تصویر این دیوان توسط شمسالدین (پسر خلخالی) در تهران منتشر شد.
احدزاده با بیان اینکه لازم است در خصوص تبیین و معرفی شخصیت و تأثیر استاد در سپهر ادبی و فرهنگی کشور همت شود، ادامه داد: رهبری جنبش مشروطیت و پیشگامی در فعالیتهای مطبوعاتی، پیشگامی خلخالی در ترجمه، تصحیح، نمایشنامهنویسی و سیاستنامه نویسی، راهاندازی انتشارات و کتابخانه خلخالی و تشویق و حمایت بزرگان برای تولید آثار فاخر از اقدامات همیشه ماندگار خلخالی است و همین بس که سعید نفیسی گفته است: مرد کارآمدی بود و بهدرستکاری و لیاقت معروف بود. از جوانی با مرحوم قزوینی، جمالزاده، تقیزاده و پورداوود دوستی نزدیک داشت. کتابهای گرانبهای خود را با کمال گشاده دستی به ما امانت میداد. او مردی با جثه درشت بود که به دلیل ضعف و التهاب چشمانش به زحمت میتوانست بخواند و بنویسد، ولی مرد پرکاری بود و با همان چشمان ضعیف کارهای مهمی از پیش برده است.
نویسنده کتاب سید عبدالرحیم خلخالی؛ بزرگمرد عرصه فرهنگ و ادب کشور گفت: وفات خلخالی در ۳۰ خرداد ۱۳۲۱ شمسی درحالی اتفاق افتاد که به جز خانهای که در آن زندگی میکرد و چند جلد کتاب در کتابخانه، چیز زیادی برای بازماندگانش نماند، اما اثری زوالناپذیر در ادبیات ما باقی گذاشته است که فراموش نخواهد شد.
انتهای پیام